گل گاو زبون
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   


اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        





جستجو





  سخنرانی ناب   ...

​خلاصه #سخنرانی درباره اعلان عزای آقا ابا عبدالله حسین علیه السلام???درهیئت حضرت زینب الکبری سلام الله علیها?

محرم فقط یک ماه نیست بلکه ماهی است که دنیا طلبان و آخرت طلبان از هم جدا میشوند.

کربلا صرفا مجلس #روضه و#عزاداری نیست بلکه کربلا مدرسه عشق و دانشگاه تعالی است.

آنتوان بارا از بزرگان #مسیحی میگوید: اگر #حسین (ع) برای ما بود روی زمین را با پرچم حسین (ع) پر میکردیم و با اسم حسین (ع) مردم را به مسیحیت دعوت میکردیم.

آغاز محرم آغاز یک نمایشگاه است که در آن کرامت شهادت اخلاص ایثار فداکاری نمایش داده میشود.

#محرم نمایشگاهی است که برای هر سلیقه ای وسیله ای است.

مرد و زن کوچک و بزرگ برای هرکس #الگو هست. امام صادق (ع)در روایتی به فردی به نام فضیل چنین میفرماید: ای فضیل آیا در جمع های دورهمی تان از ما صحبت میکنید؟

فضیل میگوید: بله یابن رسول الله.

امام فرمود:ای فضیل بسیار این مراسمات را دوست دارم.

عزاداری های ماه محرم بسیار مورد علاقه امام صادق (ع)است مگر دراین ماه چه خبر است؟

امام صادق (ع)در روایتی به ابو بصیر میفرماید:ای ابا بصیر آیا دوست داری از کسانی باشی که به حضرت زهرا (س) کمک میکنند؟

عزیزان بیایید در این ماه کمک رسان به #حضرت_زهرا س باشیم و مراسماتی برگزار کنیم که امام صادق (ع) این مراسمات را دوست دارند. 

ایامی مثل ماه مثل ماه محرم ماه رمضان برای ما نعمت هستند.این ایام سرعت گیر #گناه برای ما هستند که نعمت هستند و باید قدر بدانیم.

آیت الله بهجت درباره عزاداری سیدالشهدا میفرمایند:این ایام ایام حزن واندوه است ایشان در این ایام اصلا نمیخندیدند وشدیدا به برگزاری مراسمات عزاداری تاکید داشتند واز کودکی در این مراسمات شرکت میکردند.

#آیت_الله_بهجت همچنین می‌فرماید:اگر میتوانید هفته ای یک روز در منزلتان مراسم عزاداری اباعبدالله الحسین (ع) را برگزار کنید اگر نتوانستید ماهی یکبار این کار را انجام دهید واگر نشد سالی یکبار مراسم عزاداری برگزار کنید و بیشتر بر دهه اول محرم تاکید داشتند.

آیت الله بهجت می‌فرماید: توسلاتی که ما به ائمه اطهار علیهم السلام میکنیم انسان را خدایی میکنند.این توسلاتی مثل روشنایی چراغ هستند چطور که اگر برق نباشد چراغ روشن نمیشود اگر دست ما از دامان ائمه اطهار علیهم السلام جدا شود دیگر قلب ما نورانی نمیشود.

از خدا بخواهیم هیچوقت مارا از این توسلات بی بهره نکند.

آیت الله بهجت می‌فرماید: کسی که به مراسم روضه اباعبدالله الحسین علیه السلام میرود هروقت آمد به او بگویید زیارت قبول چراکه مراسمات روضه مثل کربلا و زیارت است و شخصی که به مراسم روضه میرود به مانند زائر کربلا است.

در این ایام بیماری هم میتوانیم مراسم عزاداری هرچند با جمعیت کم و با خانواده خود برگزار کنیم.

برای امام حسین علیه السلام مراسم عزاداری بسیار برگزار شده است.قبل از اینکه عالم آفریده شود مراسم عزاداری ایشان برگزارشده حتی قبل از تولد امام حسین علیه السلام و بعد از شهادت ایشان و در صحرای محشر مراسم عزاداری برای ایشان برگزار شده است.

ولی هیچ مراسم عزاداری مثل مراسم عزاداری قبل از تولد ایشان برگزار نشده است.

در روایات آمده قبل از #تولد امام حسین علیه السلام پیامبر اکرم (ص) خبر شهادت امام حسین (ع) را به حضرت زهرا (س) دادند.حضرت زهرا(س)شدیداً گریه کردند سوال کردند:یا رسول الله پس چه کسی برای فرزندم گریه خواهد کرد و برای او مراسم عزاداری برگزار خواهد کرد؟

پیامبر (ص) فرمودند:یا فاطمه روزی خواهد رسید که نه من و نه تو ونه #علی (ع) نخواهیم بود اما امت من بر اهل بیت تو خواهند گریست.

پس عزیزان بیایید به این وسیله کمک رسان خانم فاطمه زهرا (س)باشیم.
?روایتی از امام رضا (ع )از اول محرم 
امام رضا (ع) به شخصی بنام شبیب می‌فرماید:ای شبیب آیا امروز که اول محرم است روضه گرفته ای؟ زکریا در اول محرم روضه گرفت و از خداوند طلب فرزند کرد و خداوند به ایشان حضرت یحیی را بخشید.

اگر حاجتی دارید دراول محرم روضه بگیرید و دعا کنید. ای شبیب اهل جاهلیت حرمت محرم را نگه داشتند اما امت ما حرمت ماه محرم را نگه نداشتند وذریه پیامبر(ص) و سید الشهدا را به شهادت رساندند و خانمهایشان را به اسارت گرفتند و کاروانیان را به غارت بردند. خداوند آنان را نخواهد بخشید ای شبیب اگر میخواهی بر کسی گریه کنی بر امام حسین (ع) گریه کن چون امام حسین (ع)را ذبح کردند همان گونه که گوسفندان را قربانی می‌کنند.??

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



[یکشنبه 1401-04-05] [ 07:32:00 ق.ظ ]





  کلاسداری شاد کودک   ...

​ترازوهای سنگین

بچه ها سلام

سلام

اول هر کار   به نام خدا

دلبر و دلدار   به نام خدا

بگو تو بسیار   به نام خدا

بر لب عطار   به نام خدا

موقعِ ناهار   به نام خدا

اول اخبار   به نام خدا

بگو تو بسیار   به نام خدا

دُرّ گهربار   به نام خدا

کلید اسرار   به نام خدا

صحبت ابرار   به نام خدا

رونقِ بازار   به نام خدا

نباشی بیکار   به نام خدا
مسابقه

خب! بعد از یک شروع شاد، نوبت انتخاب بچه های زرنگ و ساکت میرسه. ببنیم کی میتونه تو این مسابقه خوبِ خوب جواب بده. قانون مسابقه ما اینه که کسی که ساکت نشسته و فقط دستش رو بلند میکنه رو انتخاب میکنیم. حالا آماده؟ همه آماده؟

مسابقه دایره ها. این دایره ها یه رازی داره که میشه راز دایره ها ! اول چند تا دایره می¬کشم. چند تا بکشم بچه ها؟ به تعداد معصومین دین اسلام، دایره می¬کشم: یعنی 14 تا دایره.
آخرین دایره رو هم به نیت امام زمان عج سبزش میکنم که حضرت غایب هستند. حالا 13 تا سوال از شما میپرسم. که پاسخ هر کدوم باید بره توی هر یک از دایره های بالا، به جز دایره سبز رنگ چهاردهم. خب آماده اید؟ بله.

1- نام دیگر قیامت ؟   آخرت

2- در قرآن به «آتش» چه گفته می شود.  نار

3- در قیامت اعمال و رفتارهای انسان خیلی دقیق ….. میشه؟  حساب

4- عمل صالح با آن، موجب نجات انسان در قیامت میشه؟  ایمان

5- برنامه زندگی انسان که مومنین تلاش میکنند به آن به درستی عمل کنند؟  دین

6- درقرآن به  معنای سنگین است و با حرف ثـ شروع میشود؟  ثقیل

7- در آیه 6 سوره حمد از خدا چه می خواهیم؟  هدایت

8- مومن،در مسیر ایمان و عمل به دین باید مثل ……. ، محکم و پابرجا باشه؟  کوه

9- در روز قیامت، کارهای خوب و بد ….. می شود؟  وزن

10- پاداش مومنین و درستکاران در روز قیامت؟  بهشت

11- در روز قیامت بهشتیان راضی و خشنود هستند و جهنمی ها …..  ناراحت - ناراضی

12- اونایی که به بهشت نمیرن از رحمت خدا …….. هستند؟  دور

13- کسی که به همه سوالات مسابقه درست جواب داده با ……….. هست؟  هوش

خب! 13 سوال ما تمام شد. اما یک سوال یعنی چهاردهمین سوال باقی مانده. . .

برنده اصلی کسی است که این سوال را پاسخ بده.

به نظر شما با این دایره ها چه کلمه ای میشه ساخت؟ کمی سخته. اما راهنمایی میکنم:

این کلمه نام یک سوره قرآن است.

اکثر سوالاتی که پرسیده شد مربوط به محتوای اون سوره بود.

احسنت به شما. سوره قارعه. تشویقش کنید: (تشویق قرآنی با ذکر صلوات قرآنی)

حالا من دایره ها رو به هم وصل میکنم تا اسم قارعه رو ببینید:
سوره قارعه

سوره قارعه، سوره 101 قرآن و در صفحه 600 کتاب قرآن (با خط عثمان طه) هست.

اما هنوز نفر برتر مسابقات جام قرآنی، در بین این دانش آموزان مشخص نشده. حواس ها رو جمع کنید:

این دایره ها و کلمات داخلش، یک رمزی داره. راز این دایره ها، رو پیدا کنید. شما باید با استفاده از حروف اول یا آخر  کلمات نوشته شده در دایره ها، رمز دایره رو به دست بیاورید. ببینیم چه کسی میتونه به این رمز دست پیدا کنه؟

بله بله بله. آفرین بر شما: راز دایره ما اینه: آن حادثه کوبنده

کی میدونه بین قارعه و این رمز چه ارتباطی هست؟

بله، ترجمه همدیگه هستند. قارعه یعنی آن حادثه کوبنده.

خب بچه ها، از بین شما چه کسی سوره مبارک قارعه رو حفظه؟

بله. بخونید. احسنت. حالا برای اینکه همه با این سوره آشنا بشوید، هر آیه را که من میخونم شما با هم مثل یک گروه تواشیح حرفه ای و مثل یک قاری هنرمند، عین من، تلاوت کنید. برای اینکه بتوانیم قرآن را خوب بخوانیم باید تمرین نفس گیری داشته باشیم. با شماره 1 همه صاف و درست می نشینید. با شماره 2 همه نفس هایتان را به داخل بکشید و با شماره 3 نفس ها را خالی میکنید.

1 2 3

باریک الله. حالا یک بار دیگر تمرین میکنیم تا سوره قارعه رو به بهترین شکل بخونیم:

1 2 مربی با تاخیر میگوید: 3

واااای چقدر سخت بود. نزدیک بود نفس بعضی ها بگیره. حالا که آماده شدید خوب گوش بدید و بعد از من تکرار کنید:

مربی: بسم  الله الرحمن الرحیم     بچه ها: بسم الله الرحمن الرحیم

مربی: الْقَارِعَةُ     بچه ها: الْقَارِعَةُ

مربی: مَا الْقَارِعَةُ     بچه ها: مَا الْقَارِعَةُ

مربی: وَ مَا أَدْرَئكَ مَا الْقَارِعَةُ     بچه ها: وَ مَا أَدْرَئكَ مَا الْقَارِعَةُ

مربی: يَوْمَ يَكُونُ النَّاسُ كَالْفَرَاشِ الْمَبْثُوثِ     بچه ها: يَوْمَ يَكُونُ النَّاسُ كَالْفَرَاشِ الْمَبْثُوثِ

مربی: وَ تَكُونُ الْجِبَالُ كَالْعِهْنِ الْمَنفُوشِ     بچه ها: وَ تَكُونُ الْجِبَالُ كَالْعِهْنِ الْمَنفُوشِ

مربی: فَأَمَّا مَن ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ     بچه ها: فَأَمَّا مَن ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ

مربی: فَهُوَ فىِ عِيشَةٍ رَّاضِيَةٍ     بچه ها: فَهُوَ فىِ عِيشَةٍ رَّاضِيَةٍ

مربی: وَ أَمَّا مَنْ خَفَّتْ مَوَازِينُهُ     بچه ها: وَ أَمَّا مَنْ خَفَّتْ مَوَازِينُهُ

مربی: فَأُمُّهُ هَاوِيَةٌ     بچه ها: فَأُمُّهُ هَاوِيَةٌ

مربی: وَ مَا أَدْرَئكَ مَا هِيَهْ     بچه ها: وَ مَا أَدْرَئكَ مَا هِيَهْ

مربی: نَارٌ حَامِيَةُ     بچه ها: نَارٌ حَامِيَةُ

(مربی با صدای قوی و با هیبت، شمرده شمرده، ترجمه آیات را میخواند:)

آن حادثه کوبنده! چیست آن حادثه کوبنده!

و چه چیز تو را آگاه کرده است که آن حادثه کوبنده چیست!

بچه ها واقعا اون حادثه کوبنده که خداوند در سوره قارعه فرموده چی هست؟

قارعه، یکی از اسم¬های قیامته. انقدر محکم و با قدرت می کوبه، که خدا میفرماید؛ هیچ کس نمیتونه عظمت و قدرتش رو تصور کنه.

چی رو میکوبه؟ زمین رو. همه چیز رو. همه جا رو.

هر چی درباره این حادثه کوبنده بگیم باز کم گفتیم. من چند تا سوال میکنم شما بگید «بالاتر»

قارعه، ویرانگر است مثل سیل و سونامی؟

بچه ها: بالاتر

قارعه، تکان دهنده است مثل زلزله؟

بچه ها: بالاتر

قارعه، قدرتمنده مثل آتشفشان؟

بچه ها: بالاتر

قارعه، مثل رعد و برقه؟

بچه ها: بالاتر

قدرت قارعه انقدر زیاده که مردم از وحشت اون روز، مثل ملخ و پروانه این طرف اون طرف، پراکنده میشن. هر کسی داره یه جوری فرار میکنه. و حواس هیچ کس به هیچ کس دیگه نیست. این از وضعیت آدم ها. و اما وضعیت کوه ها:

میفرماید: کوه ها ! با آن عظمت! با آن صلابت و قدرتشان، خرد و خاک شیر میشن. پودر میشن مثل پنبه! مثل پنبه حلاجی شده. فکر کنید بچه ها. قارعه با کوه ها چه میکنه! هیچ زلزله ای در دنیا نمیتونه، کوه ها رو پنبه کنه. اما قارعه، روی زمین و صاف صاف میکنه.

چه روزی! چه حادثه ای! پناه بر خدا !

اما صبر کنید بچه ها… ادامه سوره یه چیز عجیبی میگه! خیلی عجیب! باورتون نمیشه! میفرماید: در چنین روز سخت و وحشتناکی یه عده دارن می¬خندن! خوشحالند!  انگار این حوادث آسیبی بهشون نمی رسونه و خیلی خوشحال و راضی هستند! واااای! مگه داریم؟ مگه میشه؟ اینا کی هستن؟ خدا میفرماید این عده در یک زندگی شادمان به سر می برند. خوش به حالشون. اما یه عده دیگه هستند که در روز قارعه،  حسابی اذیت می¬شن و سختی می کشن و آخرش هم در پرتگاه سقوط میکنند و در آتش می افتند.

بچه ها، شما دوست دارید در روز قارعه، جزء کدوم عده باشید؟ دسته اول یا دسته دوم؟

بچه ها: جزء دسته اول. مربی: احسنت.

پس بریم ببینیم دسته اول چی کار کردند که در روز کوبنده، اینطور خوشحالند؟ در روزی که همه چیز حتی کوه ها، خُرد می شوند اینها دارند چایی میخورند؟

کی میتونه، پاسخ این سوال رو به دست بیاره؟ کی میتونه از سوره قارعه جواب ما رو بده؟
ترازو

خوب دقت کنید! خدا فرمود:

من ثقلت موازینه، (آن کسانی که ترازوهایشان سنگین است) خوشحالند.

من خفت موازینه، (آن کسانی که ترازوهایشان سبک است) ناراحتند.

ترازوهای سنگین! ترازوهای سبک!

چه جالب! هر کسی ترازوی سنگین داره، در آن حادثه کوبنده خوشحاله ولی هر کسی ترازویش سبک باشه، ناراحته! آخه چرا؟ چه فرقی داره؟

بزارید درباره موازین و ترازو بشتر توضیح بدم و شما رو با این مفهوم، بیشتر آشنا کنم.

کی میتونه عکس یه ترازو روی تخته بکشه؟ بله شما بیا

به این میگن ترازوی قدیمی. یه کم جدیدترش رو هم بکشم براتون:
البته الآن دیگه ترازوها، دیجیتالی شده و این شکلی هستند:
به هر حال! ترازو برای چه کاری هست؟

بچه ها: برای وزن کردن.

مربی: چرا اشیاء مختلف رو وزن میکنیم؟

بچه ها: برای اینکه ارزش و قیمت هر چیزی رو به دست بیاریم.

مربی: احسنت. پس ترازو:

وسیله اندازه گیری است و با آن ارزش اشیاء رو می¬سنجند.

دقت ترازوهای قدیمی، 50 گرم بود. دقت ترازوهای دیجیتال تا 10 گرم است ولی ترازوهای طلافروشی دقتشان تا کمتر از یک گرم هم است. یعنی میتونه وزن کمتر از یک گرم رو حتی به شما نشان بده.

اما همه ترازوها، حتی ترازوهای طلافروشی هم دو تا مشکل جدی دارند! کی می تونه بگه؟

اول اینکه این ترازو ها فقط وزن اشیاء رو نشون میدهند و براشون فرقی نمیکنه که روی ترازو چی بزاری. طلا بزاری یا تراش… نقره بزاری یا نون. فرقی براش نمیکنه. هر دو رو مثل هم وزن می¬کنند. پس ما باید دقت کنیم که با هر ترازویی، چه چیزی رو می کشیم.

دوم اینکه، نمیتونن، ارزش یه سری اشیاء دیگه رو نشون بدهند. مثلا با ترازوی دیجیتالی نمیتونیم قد یک پارچه رو محاسبه کنیم. چون این ترازو برای سنجش وزن است نه طول.

برای سنجش طول، یک ترازوی مخصوص به خودش وجود داره به نام؟ - خط کش یا متر.

یا مثلا با ترازوی معمولی نمیشه دمای هوا رو سنجید. برای سنجش دما، به چی نیاز داریم؟   - دما سنج.

پس برای هر چیزی یک ارزش سنج وجود داره که اصطلاحا به اون میگن «ترازو».

اما بچه ها، اگه بخواهیم اخلاق و ادب یک نفر رو اندازه بگیریم، چکار کنیم؟ با چه ترازویی میشه فکر و نیت و اخلاق و علم و اعتقاد آدمها رو اندازه گرفت؟ چون اخلاق و رفتار هم مثل میوه و پارچه، قیمت داره و خوب و بد داره.

بزارید ببینم، من یه ترازو دارم. شاید بتونم با این فکر و اخلاق و ادب شما رو وزن کنم (مربی بهتر است از قبل یک ترازوی زمینی با خود بیاورد و اگر ترازو ندارد، یک تخته یا چیزی را بعنوان ترازو استفاده کند. این کار به صورت طنز اجرا میشود)

خب یک نفر داوطلب بشه بیاد اینجا تا من مسائل معنوی اون رو وزن کنم 

(نفر اول) شما بیا . خب برو بالای این ترازو بایست. بله. شما اخلاقت 20 کیلوئه. ادبت 30 کیلوئه. ایمانت 40 کیلو. دیگه چی مونده که وزن کنم؟! …

بله بچه ها. به نظر شما با این ترازو میشه این چیز ها رو وزن کرد؟ بچه ها: نه

پس چطوری میشه وزن این چیزها رو به دست آورد؟

گاهی معلم به والدین دانش آموز میگه، فرزند شما خیلی سنگین و وزینه.

منظور معلم این نیست که وزن دانش آموز بالاست. وزن بدن او رو نمیگه.

منظور معلم اینه که وزن اخلاق و ایمان و ادب او بالاست.

دقیقا  ما آدم ها هم از سوی خدا وزن می شیم و ارزش ما سنجیده میشه. ارزش برخی از آدم ها زیاده و ترازوی آنها سنگینه. ولی ارزش برخی دیگر، کم و ترازوی آنها سبک است.

اما چطور میشه که ترازوی برخی آدم ها سنگین و برخی سبک باشه؟

کی میدونه؟
مسابقه

الآن یه مسابقه برگزار میکنم، تا ببینیم ترازوی کی سنگین تره. البته ترازوی همه شما سنگینه ولی میخواهیم از بین شما یه نفر رو به عنوان برترین ترازو انتخاب کنیم. ان شاء الله که در آخرت هم جزء سنگین وزن ها باشه.

من از بین بچه هایی که تا حالا جواب دادند، میخوام این مسابقه رو برگزار کنم. همه اونایی که جواب دادند بیان اینجا. بنده سوال میکنم و شما باید خیلی سریع جواب بدید. اما جواب دادن شما به این سبک هست که هر وقت کلمه ای رو شنیدید و ارزش معنوی و الهی آن بالا بود، دست هاتون رو میارید بالا. هر وقت ارزش آن فقط مادی  بود، دست ها رو میارید پائین. پس دست شما یا باید بالا باشه و یا پائین. آماده؟

دقت کنید اگر یک چیز دنیوی رو مثال زدم، و به آن هیچ چیز معنوی اضافه نکردم دست هاتون رو بیارید پائین.

ایمان سیمان خدا طلا ثروت

عترت صداقت سعادت خیانت شهادت

شرارت باغ انفاق قارون قرآن

دلار پول حلال تقوا طاغوت دنیا

قدرت شهرت غیرت غارت اطاعت از خدا

(مربی همینطور ادامه میدهد تا یک نفر از بچه های شرکت کننده برنده شود. این بازی با شوخی مربی جذاب میشود. مثلا وقتی یه نفر اشتباه کرد، مربی از او به شوخی و با تعجب سوال کند: (مثلا) غارت ارزش داره. قدرت خیلی ارزش داره؟ بله اگر برای خدا باشد ارزش داره ولی ما که نگفتیم برای خداست. گفتیم به تنهایی ارزشی نداره)

به برنده محترم تبریک میگیم. شما توانستید همه این چیزهایی که اسم آوردیم را با دقت اندازه گیری کنی و ارزش اون ها رو درست تشخیص بدی. پس باید همه بچه ایشون رو تشویق کنند. بچه ها همه با هم این جمله رو بگید: کار شما عالی بود باعث خوشحالی بود

بله بچه ها. در سوره قارعه خدا میفرماید، در روزی که همه چیز کوبیده می شود، انسان هایی که ترازوهای آنها سنگین است در خوشحالی و راحتی هستند ولی آنهایی که ترازوی سبک دارند، در گرفتاری هستند.

در روز قیامت، ترازوی کسی سنگین و ثقیل است که بتواند:

ارزش واقعی هر چیزی رو تشخیص بده و در عمل به سمت چیزهای با ارزش برود:

حق را از باطل تشخیص بدهد و از حق پیروی کنه.

بد را از خوب تشخیص بدهد و کار خوب کند.

حلال را از حرام تشخیص بدهد و دنبال حلال برود.

درست را از نادرست تشخیص بدهد و به سمت کار درست برود.

حالا دو نفر بیان اینجا برای نمایش (دو نفر از کسانی که مشارکت مودبانه داشتند را انتخاب کنید)

مثلا من یه کاری میکنم، یه نفر از شما ترازوی الهی اش کار میکند و جزء «من ثقلت موازینه» است و یک نفر از شما ترازوی الهی اش خراب است و فقط دنیا و مادیات در نظر او ارزش دارد و جزء «من خفت موازینه» است. شما باید نقشتان را خوب بازی کنید:

مثلا من یه آدم پولداری هستم که با دروغ و دزدی، کلی پول به دست آوردم، ببنیم واکنش این دو نفر چطوره؟

نفر اول: (من ثقلت موازینه) : آقا. کار شما خیلی بد بوده. ثروت شما ارزشی نداره. این پول شما حرامه. خوردن نداره. بیچاره میکنه شما رو. از شما این کارها خیلی بعیده. من تا وقتی این کار رو ترک نکنی، با شما رفیق نمیشم.

نفر دوم: (من خفت موازینه) آقا. کار شما خیلی خوب بوده. ثروت شما خیلی هم با ارزشه. پول شما خیلی هم خوردن داره. شما رو خوشبخت میکنه. باید به شما تبریک گفت. با من رفیق میشی؟ 

(مربی باید در بین این دو نفر نمایش بازی کند و با حرف های آنها، حالت های چهره و بدن خود را هماهنگ کند. حالت هایی اعم از خوشحالی و ناراحتی و تعجب و میل و نفرت و…)

احسنت به شما. حالا همین دو نفر را در قیامت مشاهده می¬کنیم. در روز قارعه که همه چیز کوبیده می شود. نفر اول، در آرامش و خوشحالی است. اما نفر دوم در اضطراب و ترس و ناراحتی. چرا؟

چون در آن روز فقط چیزهای مادی کوبیده می شود. و قارعه تنها امور مادی را می کوبد. مثل کوه. کوه که بزرگترین شیء مادی روی زمین است، کوبیده می شود. پس تکلیف پول و ثروت و خانه و قدرت و کاخ و باغ و … معلوم است.

در روز قارعه، امور معنوی مثل خدا پرستی و تقوا و ایمان و اخلاق خوب و عشق به خدا و اطاعت از والدین و نماز و عبادت و تلاش برای بندگی و مانند این چیزها کوبیده  نمی شود. چون اینها مادی و دنیوی نیستند. همیشه باقی و ماندگار هستند.

حالا این دو نفر باید نقش خود در روز قارعه را بازی کنند. من میکوبم به یک چیزی و آنها نقش بازی کنند.
شعر

حالا بچه ها با هم شعر این سوره را بخوانیم، شعری که ترجمه مفاهیم سوره قارعه است. بچه ها شما باید با اشاره دست من بگوئید کوبنده! کوبنده! می آید در آینده!

(سبک خواندن این شعر اینطور است که مربی به حالت حماسی و کوبنده میخواند و بچه ها هماهنگ با ضرب آهنگ شعر با پا بر زمین می کوبند.)

کوبنده! کوبنده!

می آید در آینده

به نام خداوند

مهربان و بخشنده

بشنو از جان از قرآن

از آیات ارزنده

کوبنده! کوبنده!

می آید در آینده

تو چه میدانی آن چیست؟

نه تو دانی، نه بنده

مردم مثل پروانه

از هر سویند آکنده

رشته کوه رنگارنگ

خواهد شد رنده رنده

کوبنده! کوبنده!

می آید در آینده

در آن زمان یک عده

با شادی و با خنده

آرام آرام هستند

بالنده و پاینده

کوبنده! کوبنده!

می آید در آینده

اما یک عده دیگر

غمگین و سرافکنده

پناهشان آتش است

آن آتش سوزنده

کوبنده! کوبنده!

می آید در آینده

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



[سه شنبه 1401-02-27] [ 05:32:00 ب.ظ ]





  کلاسداری   ...

​به نام خداوند جان و خرد

کزین برتر اندیشه برنگذرد

(فردوسی)

با سلام خدمت شما دوستان که با #همتی بلند و با #پشتکاری عالی در این کلاس ها شرکت کرده و با اداب و معارف دین آشنا می شوید، با تشکر از حضور شما که بسیار خوب و سراپا گوش نشسته اید. مثل اینکه حسابی آماده شدید؟ تا برنامه را اجرا کنم ، برای اینکه برنامه راخوب شروع  کنم و شما خوب گوش کنید، یه #صلوات محمدی بفرستید. عالی بود ممنون
نقاشی:

برنامه را با چهار تا حرف فانتزی شروع می کنم  شما حدس بزنید این چهار تا حرف چیه

ا                ا                           ا                        ا

سخته راهنمایی تون می کنم

در اذان بلافاصله پس از شهادت به عظمت و بزرگی خدا این کلمات را می گوییم

بله  این حروف را کامل می کنیم

لا              اله                الا                     الله

در وسط پرچم جمهوری اسلامی ایران نیز این کلمات نقش بسته است.

ترجمه اش چه می شود؟

نیست            خدایی            جزء             الله

لطفا تکرار کنید

لطفا یکی از دوستان با صدای زیبا ابتدای اذان را قرائت نماید.

به به بسیار زیبابود

در اذان   و اقامه عبارت «لا اِلهَ اِلا الله» (خدایی جز خدای یگانه (الله) نیست) اولین بخش از شهادتین می‌باشد که در اذان و نمازهای مسلمانان، هر روز تکرار می‌شود. ، از شما می پرسم  در کجای نماز این ذکر را می گوییم؟  بله ،  تشهد که باز هم شهادت به یگانگی خدا می دهیم درذکرنماز رکعت سوم یا چهارم همچنین کسانی که می‌خواهند مسلمان شوند، باید این عبارت (شهادتین) را بگویندو چندین بار این ذکرها  را تکرار کنند.

در قرآن هم آمده است؟  در کجای قران آمده، که خیلی هم معروف است؟ بله در ایه الکرسی

کیاآیه الکرسی را حفظند؟ دست بلند کنند، آفرین انشاءالله بقیه هم بزودی  حفظ می شوند

یکی از دوستان کلاس سطر اول آیه الکرسی را بخواند خیلی زیبا بود باز این ذکر تکرار شد

با گفتن این ذکر تمامی معبود های دروغین را نفی می کنیم و فقط یک چیز را پرستش می کنیم
 

                                            الله 

 
شهادت به یگانگی خدا و توحید می دهیم، یکتاپرستی اولین رکن دین اسلام است. دوستان توجه نمایند: آیات قرآن به شدّت توحیدی می‌باشد، به صورتی که یکی از سوره‌های آن به  این نام نام گذاری شده‌است؟ کدام سوره بله سوره توحید ، توحید به معنای یگانگی و یکتایی خداوند و موضوع این سوره  یگانگی خداونده ،  الحمدلله همه شما  این سوره را حفظ هستید و در نماز ها هر روز می خوانید در ابتدای این سوره می خوانیم  ” قل هو الله احد” بگو خدا یکی است، شهادت می دهیم به یگانگی توحید و یکتایی خدا

نشانه های یکتایی خدا چیست؟

براى پى بردن به يكتايى و يگانگى خداوند همين قدر كافى است كه او را درست بشناسيم و از كلمه «خدا» معناى صحيحى در ذهن داشته باشيم. اگر از اين كلمه همان معناى واقعى و راستين آن را بفهميم، به اين نتيجه مى‏رسيم كه خدا، يكى است. چند تا از دلایل  یگانگی را خدمت شما عرض می کنم. کیا می تونن روی تخته ستاره  وماه و خورشید بکشند ؟
به این تصاویر  نگاه کنید (تصاویر در فایلهای پیوست قابل مشاهده است.)
بله ستاره ، ماه ،خورشید ببینید روی چه نظمی حرکت می کنند خورشید همیشه به طور مرتب طلوع و غروب می کند، ماه و سایر ستارگان هم همینطور، به تصویرخورشید و کرات منظومه شمسی   که در پاور پوینت آمده است نگاه کنید (تصاویر در فایلهای پیوست قابل مشاهده است.)
زمین و نه سیاره با نظم خاص به دور خورشید در گردشند، آیا این همه نظم دلیل بر وجود ناظم و خدای یگانه نمی باشد؟
دلایل دیگر:

اگر دوخدا داشتیم هر کدامشان برای خود پیامبری  می فرستادند  و او برنامه خدای خود را ابلاغ می کرد در نتیجه نظم و قوانین دو گانه پدید می آمد. اما این طور نشد

اگر دو خدا داشتیم انسجام هستی و عالم از بین می رفت اختلاف  و تباهی جهان   را فرا می گرفت وقطعا عالم نابود می شد چون هر کدام برای خود برنامه ای مستقل داشتند چند تا مثال خودمونی می زنم ذهن ها نزدیک بشه به مطلب مثلا آشپز که دوتا شه، یه ماشین اگه دوتا راننده داشته باشه ، یه مدرسه اگه دو تا مدیر داشته باشه حالا جهان اگه دو تا خدا داشته باشه یکی می گفت شب باشد و دیگری می گفت روز و….

برای اینکه  کلاس شادابتر بشه و بینیم آثار اعتقاد به توحید چیه می ریم سراغ کارت ها و برخی آثار توحیدکه در پاور پوینت نمایش داده می شود ، آماده اید ؟ با ذکر یک صلوات بحث را ادامه می دهیم هر کارتی را در پاور پوینت دیدید  شما به من کمک کنید و یک توضیح کوتاه هم بدهید.
کارت اول
1– آرامش

عقیده به خدای یگانه، مایه آرامش و اطمینان قلب است.شما در زندگی روزمره برخی افراد الهی هم می بینید که آرامش خوبی دارند
2 – اصلاح

اصلاح جامعه های بشری وکمک به درست شدن امور و مبارزه با فساد، از آثار توحید است، خدا پرستان پیوسته در تلاشند تا وضع عمومی جامعه بهتر شود.
3- اطاعت از خدا

اعتقاد توحیدی، لازمه پیروی از دستورهای الهی است  و این که به سخنان خدا گوش دهیم و دستوراتش را اجرا کنیم
4 – امنیت

ایمنی و نجات از عذاب الهی، در گرو اعتقاد توحیدی و پرهیز از شرک است.
داستان

این کارت ها برخی آثار توحید بود، چون خوب به بحث ها توجه کردید با یک حکایت کوتاه  ازاستقامت حضرت ابراهیم  علیه السلام در حرکت توحیدی آشنا تون می کنم ، این پیامبر بزرگ الهی یک تنه در برابر شرک و بت پرستی قیام کرد. استقامت حضرت ابراهیم  علیه السلام در مبارزه با بت پرستی و اقامه توحید به حدی بود که در قرآن به عنوان یک امت آمده است.خوب  به این ستاره که روی تابلو است توجه نمایید حکایت این جلسه مرتبط با این تصاویر است که در پاور پوینت به نمایش داده می شود.

حضرت ابراهیم علیه السلام   در زمان و محيطي مي‌زيست، که بسیاری از مردم آن سرزمین خورشيد و ماه و ستارگان  را پرستش مي‌كردند. ابراهيم(عليه‌السلام) كه به خداي يگانه ايمان آورده بود، بي آنكه هيچ فرصتي  را از دست بدهد، با قوم خود به گفتگو مي‌نشست و درباره خدايانشان با آن‌ها به بحث مي‌پرداخت، از جمله بحث های آن حضرت اين بود كه بر پرستش ستارگان و خورشيد و ماه خط بطلان بكشد، چگونه این کار را دنبال می کرد؟ به ادامه حکایت گوش کنید

در يكي از روزها چون تاريكي شب فرا رسيد، ميان گروهي از قوم خود آمد و به ستاره‌اي که در حال حركت و مورد پرستش قومش بود، نگاهي انداخت و در حضور همه به عنوان اين‌كه با آنان  هم رأي می باشدگفت: هَذَا رَبِّي   اين پرودگار من است.
**هَذَا رَبِّي **
ولي مدت کوتاهی گذشت كه اين ستاره هنگام روشنايي روز، از ديده‌ها ناپدید گرديد، در اين هنگام ابراهيم(عليه‌السلام) به آنها گفت: من خدايي كه ابتدا آشكار و سپس ناپديد شود ايمان نخواهم آورد .

هَذَا رَبِّي
ابراهيم(عليه‌السلام) در جلسه ديگري كه با همراهان خود داشت، ماه را ملاحظه كرد كه با روشنايي خود، از آن سوي افق، تاريكي شب را مي‌شكافت، وي ديگر بار جهت موافقت با عقايد آنان گفت: هَذَا رَبِّي اين پروردگار من است. ولي طولي نكشيد كه ماه از ديدگان ناپديد شد.

در اين هنگام ابراهيم(عليه‌السلام) اظهار داشت: اگر خدايي كه مرا آفريده، هدايت و ارشادم نكند، در زمره گمراهان خواهم بود.
هَذَا رَبِّي

هَذَآ أَكْبَرُ

قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي بَرِيءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ
روز بعدی خورشيد طلوع كرده و با نور افشاني در وسط آسمان هويدا شد، ابراهيم(عليه‌السلام) به اطرافيانش گفت: هَذَا رَبِّي اين پروردگار من است و هَذَآ أَكْبَرُ اين بزرگتر است.

وي هنگام ناپديد شدن خورشيد، هدفي را كه در پي آن بود اعلان داشت، و آن اعلان بيزاري از خدايان آن‌ها بود  و گفت: اي مردم، من از آنچه كه شريك خدا قرار مي‌دهيد بيزارم. من با ايمان و اخلاص رو به سوي خدايي آوردم، كه آفريننده آسمان و زمين است و هرگز به خدا شرك نخواهم ورزيد.

تقاضا می کنم یکی از دوستان کلاس این دو آیه 78 و 79 سوره انعام  را با صدای زیبا به همراه ترجمه قرائت نماید :

فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ بَازِغَةً قَالَ هَذَا رَبِّي هَذَآ أَكْبَرُ فَلَمَّا أَفَلَتْ قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي بَرِيءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ ﴿78﴾

إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ حَنِيفًا وَمَا أَنَاْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ ﴿79﴾

خوب ممنونم که به این صحبت ها  با دقت گوش کردید، به چند نکته در این حکایت اشاره می کنم دین و روش حضرت ابراهیم  علیه السلام چه بود؟

یکتا پرستی بوده است که  فطری  است تمامی ادیان الهی بعد از حضرت ابراهیم، حضرت موسی ، حضرت عیسی هم از طرف خداوند مآمور شدند تا مردم را به راه راست دعوت کنند و در آخر خداوند آخرین و کاملترین دینش را توسط آخرین پیامبرش یعنی حضرت محمد صلی الله علیه و آله برای هدایت مردم فرستاد. دین همه این پیامبران الهی حنیف یا همان یکتا پرستی است.

ممکن است کسی در خصوص حضرت ابراهیم علیه السلام این سوال برایش پیش بیاید که چرا حضرت بت ها را پرستید؟ شما چه می گویید

بله ایشان همراهی ظاهری با آن ها کرد تا بتواند سستی و بی پایگی حرف های آن ها را اثبات کند ،
دعا

در انتهای مطالب دعا ی حضرت ابراهیم و اسماعیل علیهما السلام را می خوانم شما هم آمین بلند بگویید:

حضرت ابراهیم و اسماعیل علیهما السلام ؛در دعا گفتند : خدای ما، ما را برای خودت مسلمان قرار ده و از فرزندان مانیز برای خودت امتی مسلمان قرار ده

الهی آمین

و به ما توفیق دوری ازشرک و بت پرستی در هر نوعش مقام، قدرت و…. عنایت بفرما الهی آمین
کاردستی

پس از پایان درس  همانطور که در جلسه قبل گفتیم و شما وسایل ساخت کاردستی را آورده اید ، حالا نوبت ساخت کاردستیه.

وسایل مورد نیاز:  مداد، مداد رنگی- یا آبرنگ-  ، پاک کن، خط کش ،کاغد رنگی، مقوای سفید و رنگی ،قیچی، چسب مایع،. کمی خاک که شما همه این وسایل را دارید. به تصاویر پاور پوینت به صورت مرحله ای توجه نمایید و کار را تکمیل کنید  البته مراحل کار را به تدریج همراه با تصاویر عرض می نمایم . آماده اید؟ (تصاویر در فایلهای پیوست قابل مشاهده است.)

یک مقوای در قطع A4  انتخاب نمایید آن را به دو نیم مساوی تقسیم نمایید ، نیمی از آن را برای روز و نیم دیگر را برای شب قرار دهید

شب

روز
بر روی کاغذ ها یا مقواهای رنگی - به رنگ دلخواه - ماه و چند ستاره و خورشید بکشید  آن ها را برش بزنید.
قسمت های برش خورده  را داخل کادرهای بالا با سلیقه بچسبانید.

آسمان شب و روز را رنگ آمیزی نمایید.

در قسمت طرح شب  در قسمت پایین کادر شکل زمین را بکشید، مقداری چسب بزنید و کمی خاک نرم روی آن بریزید.

در طرح روز در قسمت پایین کادردریا را بکشید و مقداربیشتری چسب در دریا بزنید زمانی صبر کنید تا چسب ها خشک شود حالا می توانید با مداد رنگی یا آب رنگ چسب ها را رنگ امیزی نمایید دریا زیبا  و برجسته به نظر می آید.

امیدوارم از ساخت کاردستی  ها تون راضی باشید.  در پناه خدا

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



 [ 05:26:00 ب.ظ ]





  خواهرم بعنوان فقط یه انسان گوش کن   ...

​تاریخ پخش : 13 تیر 1398
بسم الله الرحمن الرحیم

«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
چون این بحث در آستانه‌ی تولد حضرت معصومه پخش می‌شود، یکی دو دقیقه در مورد این خانم صحبت کنیم.

1- جایگاه #حضرت_معصومه_در_نزد_امامان_علیهم‌السلام

در روایات ما اسم شهرها بسیار کم آمده است اما در مورد کلمه قم، اسم #قم در روایات زیاد آمده است. تعبیر شده که قم آشیانه ما اهل‌بیت است. سه امام معصوم برای این امامزاده که حضرت معصومه هست، روایت نقل کردند. کسی اگر حضرت معصومه را در قم زیارت کند، «وجبت له الجنه، فله الجنة» سه امام معصوم برای زیارت این امامزاده حدیث نقل کردند و سفارشاتی شده که دوره آخر الزمان قم را فراموش نکنید. الآن که برکتش برجسته شده است. از حدود صد کشور دنیا در قم #طلبه داریم و این برکت بی بی چقدر است. یکوقت یک عده از شیعیان با امام کاظم(ع) کار داشتند، پدر حضرت معصومه، سؤالات زیادی داشتند، آمدند مدینه در زدند، حضرت معصومه پشت در آمد و فرمود: چه کار دارید؟ گفتند: ما #شیعیان شما هستیم، سؤالات زیاد علمی داریم می‌خواستیم خدمت امام کاظم برسیم. فرمود: پدرم خانه نیست اما اگر سؤال علمی دارید، من پاسخ می‌دهم. گفتند: شما می‌توانید؟ گفت: بله. اینها به هم نگاه کردند که یک دختر درون خانه می‌تواند اینقدر دانشمند باشد. سؤال‌ها را دادند و ایشان هم پاسخ داد. جواب نامه‌ها را گرفتند و داشتند در راه برمی‌گشتند، امام کاظم را دیدند، گفتند: آقا شما منزل نبودی، نامه‌ها را دختر شما گرفت و پاسخ داد. ما شک داریم پاسخ دختر شما مثل پاسخ شماست؟! یعنی خاطرمان جمع باشد. گفت: بدهید ببینم. نامه‌ها را گرفت و در کوچه مطالعه کرد و فرمود: «فداها أبوها» جان امام کاظم فدای حضرت معصومه. دوباره فرمود: «فداها أبوها» سه مرتبه گفت: «#فداها_أبوها» این جمله را پیغمبر برای حضرت زهرا گفته بود، ولی امام کاظم هم برای حضرت معصومه گفت. ما سه صلوات می‌فرستیم و ثواب سه صلوات برای حضرت معصومه. (#صلوات حضار)

بحث این جلسه ما در مورد #محیط_زیست است. محیط زیست عبارت است از آب و خاک و رودخانه و جنگل و بیابان و درخت و بوستان و پارک. بهداشت! اسلام در این مورد خیلی حرف دارد. مثلاً گفته: موی خود را که از بدن جدا می‌کنید، یا ناخن که جدا می‌شود، یا خون یا شکمبه‌ و دندانی که کشیده می‌شود و امثال اینها را دفن کنید. این دستور جزئی برای همه خانواده‌هاست. مرده را دفن کنید. مرده اگر دفن نشود، محیط زیست را خراب می‌کند. #قبر را محکم بسازید. یک مرده‌ای را دفن کردند، حضرت این خشت‌ها را به هم می‌چسباند، لای خشت‌ها را گل می‌مالید، گفتند: آقا #خاک رویش بریز برود. فرمود: خدا دوست دارد کسی که کاری را می‌کند، درست انجام بدهد. من نمی‌خواهم سر هم بندی کنم. قبر را هم محکم بسازید. آبی که مردم می‌خورند، درونش غسل نکنید. شخصی در رودخانه خودش را می‌شست، حضرت فرمود: «لا تُفْسدْ عَلَی‏ الْقَوْمِ مَاءَهُمْ‏» (کافی/ج3/ص65) چرا آب آشامیدنی مردم را خراب می‌کنید؟

#سگ در خانه نگه ندارید. ما یک مشت روشنفکری عجیب و غریب داریم. مثلاً سگ را نشانه‌ی فکری می‌داند، بزغاله را می‌گوید: محیط زیست. لااقل شما که ادعای تحصیل می‌کنید چند قطره از ادرار سگ را با چند قطره از ادرار بز را آزمایشگاه بدهید، هرکدام میکروبش بیشتر است بگویید: نباشد. چطور شد اگر در خانه مرغ یا خروسی باشد، محیط زیست و بهداشت فریاد می‌کشد، اما سگ باشد، شما ادرار سگ را آزمایشگاه بدهید. یکوقت من فرانسه بودم، در فرودگاه کسی گفت: آقای قرائتی، دیدی #پاریس چقدر شیک است؟ گفتم: نه خیلی #کثیف است. گفت: حاج آقا، حاج آقا! گفتم: من وقتی وارد شدم آن بنده خدایی که برای من حرف می‌زد لا به لای حرفهایش این جمله را هم گفت که اینجا پنجاه میلیون جمعیت دارد، 45 میلیون سگ دارد، ولی سگ‌های آنها هم دور از زندگی‌شان نیست، در همان آشپزخانه و آسانسور و هرجا می‌رود با سگش با هم است. گفتم: ادرار سگ را #آزمایشگاه بدهید و زباله‌های تهران را هم آزمایشگاه بدهید و ببینید میکروب کدامیک بیشتر است. ما یک خودباختگی داریم بی منطق، منطق هرجا باشد خوب است. همینطور یک چیزی را فکر می‌کند که… یک صلواتی بفرستید. (صلوات حضار)

چون روز دختر است، #روز_تولد حضرت معصومه را روز دختر می‌گویند. یک دقیقه هم با دخترها یک صحبتی بکنم. دین را هم کنار بگذاریم. نگاه نکنید من آخوند هستم، حرف‌‌هایم را دور از فضای آخوندی می‌زنم. شما به عنوان یک انسان گوش بدهید نه یک بچه مسلمان. یعنی حتی یک انسان باشیم ببینیم عفاف و حجاب بهتر است یا غیر این، این بحث را من یکبار و دوبار دیگر هم به مناسبت تابستان گفتم، چون تابستان که می‌شود فضای برهنگی پر رنگ می‌شود. بنا شد منهای آخوندی و اسلام به عنوان انسان… بسم الله الرحمن الرحیم [پای تخته می‌نویسند]

2- هر آنچه دیده بیند، دل کند یاد

چشم باز است، این چشم… دخترها هم بگویند: ما هرطور می‌خواهیم یا زن‌ها بگویند: بی بند و باری… این چشم به این بدن که می‌افتد، علاقه پیدا می‌کند. کار به قال الصادق نداریم. اسلام را کنار بگذاریم، قرآن را هم کنار بگذاریم. درسهایی از قرآن نه، دو تا آدم می‌خواهیم با هم صحبت کنیم. چشم باز است. این دیگر قال الصادق ندارد، می‌بینیم، چشم باز است. دختر ما، خانم ما، حتی برادرهای ما اگر بی بند و بار باشند، علاقه ایجاد می‌شود. این کار به قال الصادق ندارد. مسلمان باشیم یا غیر مسلمان علاقه پیدا می‌شود. آثار این علاقه‌ها: 1- اولین آثارش حواس پرتی است. این حداقل است. دارد درس می‌خواند، دانشجو دارد درس می‌خواند. این خانم هرطور می‌خواهد خودش را نشان می‌دهد، این وقتی از بغل این دانشجو رفت، دل دانشجو را می‌برد. این یک سرقت است. سرقت که فقط برای پول و فرش نیست. فکر این را می‌دزدد. حواسش پرت می‌شود. یک خرده دلش را می‌برد تا می‌رود حواسش را جمع کند، یک خانم از این طرف می‌رود. دلش از این طرف می‌رود. این حداقل ضرر علمی است. حداقل یک استرس است. حواس پرتی، اگر یک خرده خودش ول باشد، کم کم حواس پرتی می‌شود هوس پرستی، پی این را می‌گیرد که این کی بود؟ کجا بود؟ دختر کی بود؟ کجا بود؟ اگر این هوس به عشق رسید، شروع می‌کند برنامه داشتن، برنامه‌ریزی چطور به همدیگر برسند؟ اس ام اس بدهیم، نامه بدهیم، عکس بفرستیم، دیگر وسایلی که امروز هست. اگر این خدای نکرده کج برود، ارتباط هم برقرار می‌شود. دنبال ارتباط چند چیز پیدا می‌شود، 1- زنا می‌شود. بعد از زنا، بچه حرامزاده تشکیل می‌شود. بعد گاهی جلوی حرامزادگی را می‌گیرند و سقط می‌کنند. گاهی افراد دختر از خانه فرار می‌کند. گاهی وقت‌ها دختر خودکشی می‌کند. اینها هیچکدامش قال الصادقی نیست و در جامعه ما هست. خودکشی، فرار، گاهی این ارتباط می‌خواهد برقرار کند، دختر تمکین نمی‌کند و به دختر حمله می‌کند. هجوم به طرف می‌کند چون می‌خواهد کام بگیرد، نمی‌گذارد او به این حمله می‌کند.

3- جلوه‌گری، عامل تمرکززدایی

ضرر علمی، چون نگاهش به کتاب است و دلش این طرف و آن طرف است. دو ساعت نگاه به کتاب می‌کند ولی چیزی نمی فهمد. حواسش جای دیگری است. امراض مقاربتی پیدا می‌کند. دلهره برای خانواده‌های محترم پیدا می‌شود. دخترم دیر کرد، کجا رفت، با چه کسی رابطه پیدا کرد؟ آمار طلاق زیاد می‌شود. چون یک مرد وقتی بیرون می‌آید پانصد تا زن آرایش کرده می‌بیند، همه را مرد نگاه به این می‌کند و یاد خانمش می‌افتد. برمی‌گردد، یک زن در خانه با پانصد تا زن بیرونی رقابت دارند. می‌بازد یا می‌برد؟ با هم بگویید… می‌بازد. یک زن با پانصد نفر زن. آنها هفت قلم آرایش کردند و خودشان را عرضه می‌کنند، خودشان را حراج می‌کنند. یک زن باید با پانصد تا… می‌بازد. حرف نزن تو دیگر… سر یک چیز جزئی پدرت چنین گفت، مادرت چنین گفت. خواهرت گفت، برادرت گفت. سر یک چیز جزئی با هم برخورد می‌کنند. از هم جدا می‌شوند و قهر می‌شوند و همه برای این است که این زن، یا مرد چشم چران بوده است. مردی که چشم‌هایش باز است، چشم چران است. مرد چشم چران و زن بی بند و بار نتیجه‌اش علاقه است، آمار طلاق زیاد می‌شود.

سرقت زیاد می‌شود. چون گاهی این جوان می‌خواهد با این دختر رابطه برقرار کند، پول می‌خواهد و پول ندارد. به پدرش نمی‌تواند بگوید: آقا یک خرده پول بده من دنبال دختری بروم. این دست به کارهای دله دزدی می‌زند و یک چیزی، موبایلی و برف پاک کنی را ناخنک می‌زند که خرج آن هوس او را در بیاورد. هوس هم خرج دارد. اینها هیچکدام قال الصادق نیست. چشم‌ها باز، اگر عفاف و حجاب نباشد حواس پرستی، ضرر علمی، ضرر مالی، طلاق، دلهره برای آدم‌های آبرومند، امراض مقاربتی، حمله، خودکشی و فرار، سقط، حرامزاده و بچه‌هایش سر راه، بچه‌های… اولاد سر راهی!

یکجایی بودم یک کسی یک طوری بغل من گریه می‌کرد، به قدری نعره می‌کشید و گریه می‌کرد که گفتم، نگاهش کردم. گفت: حاج آقا به من نگاه نکن. گناهی کردم که سگ نمی‌کند. گفتم: خدا ببخشد. گفت: ارتباطی با خانمی پیدا کردم. خانم بچه‌دار شد. برای اینکه آبروی او و آبروی من نریزد، بچه را سر راه گذاشتیم و فرار کردیم. حالا نمی‌دانم بچه من اولاد سر راهی است. هیچکدام قال الصادقی نیست. من نمی‌دانم اینهایی که خودشان را حراج می‌کنند، اسلام می‌گوید: خانم تو ارزش داری، کسی حق ندارد هرکس هرطور بخواهد به تو نگاه کند. هرکس هرطور می‌خواهد تو را نگاه کند باید تو را عقد کند. #مهریه تو را بدهد، خرجی تو را بدهد. خانه و ماشین و تلفن را بدهد، اگر زندگی را اداره کرد بگذار از تو استفاده کند. وگرنه شما می‌گویی: در خیابان بیایید مفت مرا ببینید. مفت مفت مفت! خانم‌هایی که خودشان را ول می‌کنند. ارزش خودشان را نمی‌دانند. خانم بگویم تو چه کسی هستی؟

4- #رشد و کمال انسانی در گرو #عفاف درونی

«بسم الله الرحمن الرحیم، إِنِّی جاعِلٌ‏ فِی‏ الْأَرْضِ‏ خَلِیفَةً» (بقره/30) عربی‌هایی که می‌خوانم قرآن است، تو خلیفه خدا هستی. آیه دیگر، «خلق لکم ما فی السماوات و ما فی الارض» تمام هستی را بخاطر تو آفریدم، تو برای هوس و این و آن نیستی. قرآن بخوانم. «سَخَّرَ لَکُمْ‏» (جاثیه، 13) «خَلَقَ لَکُمْ» (بقره، 29) «متاعاً لکم» ابر و باد و مه و خورشید برای توست. خودت را حرام نکن. تو می‌توانی مادر اولیای خدا شوی. قدر خودتان را داشته باشید. #امیرالمؤمنین فرمود: قیمت شما بهشت است، خودتان را مفت نفروشید. خودتان را حراج نکنید.

از همه گذشته #عفاف و #حجاب کمرنگ شود، چه کسی جز آمریکا شاد می‌شود و آمریکا صفت‌ها؟ حجاب هم هیچ مانعی نیست. ما دکترایی داریم فوق تخصص که #حجاب هم دارند. اینکه من سواد دارم باید حتماً لباسم چنین باشد، اینطور نیست. تولد حضرت معصومه روز دختر است. اسلام هم نداشته باشیم بخاطر آرامش، اما بعد آنوقت وقتی آدم می‌خواهد حجاب و عفافش کمرنگ باشد باید خودش یک لباس شیک بپوشد. شما یک لباس ساده بپوشی، با چادر بیرون بیایی، کسی نمی‌فهمد اما وقتی می‌خواهی خودت را عرضه کنی به این دخترهای خیابان، باید رنگ لباست، کفشت، باید دست به کارهایی بزنی که چشم‌ها را از آن خانم‌ها متوجه خودت کنی. کم می‌آوریم، چشم چرانی هم همینطور است. حدیث داریم در ازدواج فکر این باشد که دختر از خانواده خوبی است یا نه؟ #خانواده مهم است. اینکه می‌گویم حدیث است. حدیث داریم اگر کسی فقط بخاطر شکل سراغ دختر برود یا فقط بخاطر مال سراغ دختر برود، هم از شکل بر سرش می‌خورد و هم از مال، چرا؟ اول چون می‌خواهد خوشگل‌ترین باشد. کار به خانواده و اخلاق و دین ندارد. چند تا سؤال از این آقا می‌کنم. آقازاده تو که می‌خواهی خوشگل‌ترین بچه‌ها را، دخترها را بگیری، ببخشید شما خودت خوشگل‌ترین هستی؟ خودت چه کسی هستی؟ دوم اینکه وقتی دنبال خوشگل‌ترین است ازدواج عقب می‌‌افتد، چون هی می‌رود و نمی‌پسندد، هی می‌رود و نمی‌پسندد. سن می‌شود نزدیک چهل سال و هنوز خوشگل‌ترین. دختر هم وقتی دید این عاشقش شده مهریه‌اش را بالا می‌کشد. پس هم ازدواج عقب می‌افتد و هم باید پول سنگین مهریه کنی. دائم هم ناز می‌کند، آخرش حالا اگر خوشگل‌ترین را گرفتی و عقد کردی و ناز هم نکرد، در خیابان می‌روی، در یک مهمانی، جلسه‌ای، مراسمی، یک دختر می‌بینی که اِ این خیلی خوشگل‌تر از زن من است. پشت فرمان داری می‌روی می‌بینی یک ماشین از ماشین شما قشنگ‌تر است. بابا برو! این همینطور که پشت فرمان است همه ماشین‌ها را قیمت می‌کند. این اینقدر است. این اینقدر می‌ارزد. دارد رانندگی می‌کند، ولی هی دارد ماشین قیمت می‌کند. هی هم بر سرش می‌زند. بابا ولم کن!

یکبار دیگر، کسی که دنبال خوشگل‌ترین است چند کار، یکی اینکه خودت هم خوشگل‌ترین نیستی، دوم اینکه خوشگل‌ترین مهر بالایی می‌خواهد. سوم خوشگل‌ترین ناز بیشتری می‌کند. چهارم اینکه

5- جلوه‌گری، عامل بالارفتن آمار طلاق

بالاخره بعد از اینکه رسیدی اگر یک درصد به آرزویش رسید، یا کمتر یا بیشتر، باز هم یک زیباتر می‌بیند بر سرش می‌زند. در ثانی چه آماری داریم که آن کسی که خوشگل‌ترین است در زندگی موفق است. خیلی‌ها خوشگل‌ترین‌ها زندگی‌شان تلخ تلخ است. به یک کسی گفتم: چرا بچه یکی داری؟ دو تا! قرآن می‌گوید: اولاد بیشتر بهتر است. آیه قرآن این است. «کُنْتُمْ قَلِیلًا» یادتان نرود، شما عددتان کم بود. «فَکَثَّرَکُم‏» (اعراف/86) شما را کثیر کرد. آمار زیاد افتخار است. حضرت فرمود: ازدواج کنید، بچه‌دار شوید. من مباهات می‌کنم امت اسلامی زیاد شود. می‌گوید: حاج آقای قرائتی، من می‌خواهم بچه کم داشته باشم که به تربیت‌شان برسم! می‌گویم: از آن دروغ‌های شاخدار است. چه آماری داریم آنهایی که بچه‌هایشان کم است، تربیتشان بهتر است. آدم داریم هشت نه تا بچه دارد، یکی از یکی دیگر بهتر است. آدم داریم دو تا بچه دارد، دو تا گوساله! چه دلیل علمی و عقلی و آماری داریم که کسی که بچه‌اش کمتر است، تربیتش بیشتر است. نداریم! ما یک خرده با خدا گیر داریم.

می‌گوییم: چرا داماد نمی‌شوی؟ می‌گوید: از کجا خرجی بیاورم؟ می‌دانی معنی خرجی از کجا بیاورم چیست؟ معنا کنم برای شما، خدایا من اگر یکی باشم تو خدا هستی و قدرت داری به من رزق بدهی، من اگر ازدواج کردم و دو تا شدم، تو از کجا زور داری خرج دو نفر را بدهی؟ ما مشکل توحیدی داریم. ما با خدا درگیر هستیم، می‌گوییم: اگر یکی باشیم خدا قدرت دارد، اگر دو تا شویم خدا قدرت ندارد. رزق ما دست اوست. کسی که خلق کرد، رزقش را هم می‌دهد. چطور خدا به ما نشان داده قبل از اینکه بچه متولد شود، سینه مادر شیر پیدا می‌کند. تا بچه نبود، شیر هم نبود. بچه که پیدا شد، شیر هم پیدا می‌شود. این یعنی چه؟ یعنی غصه نخور. خدا به نوح گفت: کشتی بساز. اینجا، در کویر. کشتی را کنار دریا می‌سازم که هول بدهد و داخل دریا شود. اینجا در کویر؟! آب از کجا بیاوریم؟ گفت: تو حرف نزن، کشتی برای تو، آب دریا با من! ازدواج با تو، رزقش با خدا.

اینکه ما فکر می‌کنیم که… من یکوقت اتریش بودم. آن روزی که من بودم، یک همه پرسی کرده بودند. هشتاد و پنج درصد مردم اتریش، گفتند: مشکل شما چیست؟ نگفتند: فرودگاه و مترو، گفتند: مشکل ما این است که نمی‌دانیم زن شب به خانه می‌آید یا نه. مرد در خانه بود، می‌گفت: نمی‌دانم زن من کی می‌آید. بعد هم نمی‌دانم وقتی بیاید دوستم دارد یا از صبح تا حالا با چهار مرد چهار تا بستنی خورده است. دیگر مرا دوست ندارد. به زن گفتم، گفت: والا شوهرم دیر کرده، نمی‌دانم امشب می‌آید یا نمی‌آید و می‌آید کی می‌آید و صبح تا حالا با چه زنی بوده است! این نظام خانواده متزلزل می‌شود. جلوی علاقه را نمی‌شود گرفت. آدم کسی را دوست داشته باشد، لحاف هم بیاندازی، باز هم دوستش دارد.

6- کنترل چشم، راه پیشگیری از آسیب‌ها

جلوی علاقه را نمی‌شود گرفت، باید جلوی علاقه… جلوی علاقه یا چشم‌ها بود یا بی بند و باری. به مردها می‌گوید: «قُلْ‏ لِلْمُؤْمِنِینَ‏ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ» (نور/30) مردها چشمتان به خانم خورد، پیش کشید. به مرد می‌گوید: چشم‌هایت را ببند. چشم باز شد و علاقه پیدا شد، دیگر دست تو نیست. به خانم‌ها می‌گوید: بی بند و بار نباشید، عفیف باشید. دلربا نباشید. بعد هم یک دختر فقیر که لباس شیک تو را ندارد وقتی در خیابان می‌آید، می‌بیند تو این لباس زیبا را داری و خودش ندارد، غصه نمی‌خورد، دل او را نمی‌سوزانی. خانه می‌رود به پدرش نمی‌گوید: یک چنین بولیزی می‌خواهم و پدرش هم پول ندارد. پدر جلوی این دختر خجالت نمی‌کشد که پول ندارم نیاز دخترم را برطرف کنم. آن طور که دخترم می‌خواهد برایش لباس بخرم. دل دختر فقیر را نمی‌سوزانی. پدرها را نزد دخترها شرمنده نمی‌کنی؟ اینها کار به قال الصادق ندارد، اینها وجدانی است. من نمی‌دانم با چه حسابی این خانم‌ها بعضی‌هایشان با چه حسابی محاسبه می‌کنند.

من از اسلام نمی‌گویم، از وجدان می‌گویم. آخر بعضی وقت‌ها دلیل‌های وجدانی زورش بیشتر است. در مورد جبر و اختیار سؤال کردند و گفتند: خدا ما را مجبور خلق کرده یا آزاد؟ بعضی می‌گویند: ما مجبور هستیم. خدا از اول می‌خواسته این تیزهوش شود. از اول می‌خواسته این پولدار شود. همه را می‌گوییم: خدا خواسته و دست کسی نیست. فقط خدا، یک عده هم می‌گویند: خودم جان کندم، خودم مخ اقتصادی داشتم، برنامه‌ریز بودم و فوق تخصص داشتم. یکی می‌گوید: خودم، خودم. یکی می‌گوید: خدا، خدا. قرآن چه می‌گوید؟ می‌گوید: هردو. ما آزاد هستیم و دلیل آزادی… دلیل عقلی داریم که نمی‌گویم. چون پای تلویزیون بچه کوچولو هم نشسته است. بحث‌های تلویزیونی باید مثل آب جوش باشد. به همه معده‌ها بخورد. بحث‌هایی که چربی و ترشی دارد می‌خورند، عطسه می‌کنند خراب می‌شود. بحث تلویزیونی باید مثل آب جوش باشد به همه معده‌ها بخورد و همه هم بفهمند و کسی هم… خواص هم اشکال نکنند بگویند: علمی نیست.

چهار دلیل وجدانی بیاورم که ما آزاد هستیم. 1- پشیمانی، چه کسی است که روی کره زمین پشیمان نشده باشد. هرکسی پشیمان می‌شود. پشیمانی دلیل بر این است که من آزاد هستم. چرا این کار را کردم یعنی چه؟ یعنی ای کاش نمی‌کردم، یعنی می‌توانستم این کار را نکنم. پشیمانی دلیل بر این است که انسان آزاد است. هم می‌تواند انجام بدهد و هم می‌تواند انجام ندهد. انجام داد حالا غصه می‌خورد. پشیمانی دلیل وجدانی است برای اینکه انسان آزاد است. 2- شک، انسانی روی کره زمین هست که شک نکند. شک می‌کنیم این کار را بکنیم یا نه. اینکه شک می‌کنیم این کار را انجام بدهیم یا انجام ندهیم یعنی چه؟ یعنی آزاد هستم، می‌توانم انجام بدهم، چون اگر آدم مجبور باشد که شک نمی‌کند. دست من وقتی لغزش پیدا کرد، این همینطور می‌لرزد. این دیگر شک ندارد، دست خودش نیست. اگر انسان مجبور باشد، زمین مجبور است جاذبه داشته باشد. نمی‌شود زمین بگوید: من می‌خواهم جاذبه نداشته باشم. اگر انسان مجبور باشد، شک نمی‌کند. این کار را بکنم و این کار را نکنم دلیل بر این است که انسان آزاد است. اول پشیمانی و دوم شک.

3- انتقاد، تا حالا به کسی انتقاد نکردی. به بچه‌ات می‌گویی: چرا این کار را کردی؟ به همسرت بگو: چرا این کار را کردی؟ به رفیقت بگو: چرا این کار را کردی؟ اینکه می‌گویی: چرا کردی یعنی چه؟ یعنی می‌توانستی نکنی. همین که انتقاد می‌کنی یعنی طرف می‌تواند انجام بدهد، می‌تواند انجام ندهد. این انتقاد است.

4- ادب، شما بچه‌ات را نصیحت می‌کنی که اینطور باش و اینطور نباش. معلوم می‌شود این بچه آزاد است. اگر بچه مجبور است یک راهی را برود، شما نصیحتت فایده ندارد. شما هی به زمین نصیحت کن، ای زمین به تو نصیحت می‌کنم. خواهش می‌کنم این جاذبه را کنار بگذار. اگر یک چیزی مجبور باشد که نصیحت ندارد. اینها دلیل‌های وجدانی است در یک دقیقه. حالا جبر و اختیار دلیل عقلی دارد. چقدر استدلال می‌کنند. دلیل قرآنی دارد، چقدر استدلال می‌کنند. دلیل وجدانی.

می‌توانید بگویید… دلیل اول: انسان آزاد است یا مجبور؟ انسان به چهار دلیل وجدانی آزاد است. 1- بگویید… بلند بگویید…. 1- شک، 2- پشیمانی، 3- انتقاد 4- ادب کردن و نصیحت. ما هم امشب به مناسبت تولد حضرت معصومه(س)، گفتیم روز دختر یک مقدار با دخترها حرف بزنیم. منطق داریم، وجدانی. قرآن هم گفتیم سراغش نمی‌رویم. حدیث هم سراغش نمی‌رویم. نصیحت که… وجداناً چشم که باز است بی بند و باری توسعه پیدا کند، علاقه‌ها زیاد می‌شود. علاقه زیاد حواس پرستی، هوا پرستی، برنامه‌ریزی، ارتباط، زنا، حرامزاده، سقط جنین، فرار از خانه، خودکشی، هجوم به طرف مخالف، ضررعلمی، امراض مقاربتی، دلهره برای آدم‌های آبرودار، بالارفتن آمار طلاق، کش رفتن پول برای رسیدن… اولاد سر راهی، اینها دلیل‌های وجدانی عفاف است. با چه کسی می‌خواهید لج کنید؟ چه نظامی را داشته باشید که رئیسش به رئیس جمهور آمریکا بگوید: من با تو حرف نمی‌زنم. عزت از این بالاتر؟ چه کسی را می‌خواهی بشکنی؟ آخر استدلال اینکه رب گوجه گران شده است. فلان جنس گران شده است. من نمی‌گویم کارهای خوبی است. هم بعضی از کارها غلط است و هم مسئولین ما بعضی کارهایشان غلط است. کارهای غلط هست و توجیه نمی‌کنیم.

7- وظیفه #ملّی و #دینی ما در تکمیل رسالت #شهدا

خدا رحمت کند رفیقی قم داشتیم به نام شیخ علی صفایی، کتاب‌های زیادی نوشته به نام «عین صاد» ایشان یک جمله قشنگی گفت، به دل من چسبید. ایشان فرمود: این جمله را همه دخترها و پسرهای ما حفظ کنند خوب است. 1- فرمود: توجیه حماقت است. [پای تخته می‌نویسند] یعنی بگوییم: مملکت ما همه آدم‌های خوبی هستند، قانون‌ها همه درست است. توجیه کنیم، هر غلطی شد بگوییم: نه، این خیلی آدم باید احمق باشد که عیب‌ها را نبیند. ما احمق که نیستیم و می‌فهمیم عیب هست. توجیه حماقت است اما بگوییم: حالا که گران شد، ارزان شد، این شد و آن شد، پس ما بیاییم تضعیف کنیم. ما دیگر در انتخابات شرکت نمی‌کنیم، نماز جمعه نمی‌رویم، اصلاً کار نداریم به دین، تضعیف جنایت است. چرا؟ برای اینکه جمهوری اسلامی درست نشده است. صدها هزار جوان عمودی جبهه رفتند و افقی با تابوت برگشتند. حالا یک جمهوری اسلامی با این همه خون درست شده است، شما تضعیف کنی با عفاف و حجاب و ربا و اختلاس، تضعیف جنایت است. تکمیل رسالت است. یعنی رسالت و مسئولیت ما این است که بیاییم تا اینجا که شهدا آوردند، از اینجا به بعدش را ما درست کنیم. توجیه حماقت است. ما احمق نیستیم عیب‌ها را نبینیم. مملکت ما عیب دارد. تضعیف هم جنایت است، بگوییم: حالا که عیب دارد ما نیستیم. تضعیف جنایت است و تکمیل رسالت است. این سه جمله طلایی…

یکبار خانه ایشان رفتم، پسرش شهید شده بود. گفتم: تسلیت عرض می‌کنم. گفت: خوشحالم پسرم شهید شده است. گفتم: چرا؟ گفت: جوان بود، بچه من زن می‌خواست. از کجا زن پیدا کنم، مهریه و خانه، شغل می‌خواست نداشتم. حالا شهید شد، هم حورالعین خانمش می‌شود و هم بهشت جایش می‌شود. از من راحت شد و خودش هم جایش خوب است. گفتم: اینها چطور تحلیل می‌کنند. چه افرادی چه آرامشی دارند! تسلیتی برای خانواده شهدا. چشم بسته بگویید و به تخته سیاه نگاه نکنید. نصفش را من می‌گویم و نصفش را شما بگویید. منتهی خواهش می‌کنم به تخته سیاه نگاه نکنید.

توجیه… بلند بگویید… حماقت است. یعنی بگوییم: مملکت ما همه آدم‌ها خوب هستند و همه کارها درست است. این دیگر خیلی آدم باید احمق باشد که نبیند. توجیه حماقت است. تضعیف جنایت است. بگوییم: حالا که عیب دارد، ما نیستیم. این همه شهید شدند، جمهوری اسلامی کودتای نظامی نبود. از هر کوچه و محله‌ای ببین چقدر جمعیت رفت. تکمیل رسالت است. یکوقت به یکی از این آقایان که سخنرانی می‌کرد، دکتر شریعتی، گفتند: مریدهای شما با کفش به حسینیه ارشاد می‌آیند. گفت: ببین من اینقدر عرضه داشتم که اینها را از خیابان تا حسینیه ارشاد آورم. تو هم عرضه داری یک حدیث بخوان کفش‌هایش را بکند. باقی را تو درست کن و تکمیلش کن. ما باید مشکلاتمان را تکمیل کنیم. نگوییم: آقا این ساختمان به این بزرگی چرا بیکار است؟ هنر داشتند این را درست کردند، برنامه‌هایش کم است تو بیا اضافه کن. برای بچه‌ها در تابستان… بیاییم تکمیل کنیم. نگوییم: چون عیب دارد ما دیگر نیستیم.

خواهران عزیز با حجابتان دل رسول الله را شاد می‌کنید. دل شهدا را شاد می‌کنید. دل فاطمه زهرا را شاد می‌کنید. با بی بند و باری‌تان دل چه کسی را خوش می‌کنید؟ فضای مجازی شما را به کجا دعوت می‌کند؟ فضای مجازی چه خدمتی کرد؟ بین الملل چه غلطی تا به حال کرده است؟ هشت سال ایران بمباران بود، بین الملل یک کاری کرد، دکترای حقوق در دنیا یک کاری کردند. آزادی هم معنا دارد. معنای آزادی این نیست که هرطور می‌خواهم لباس بپوشم. آمریکا برویم با لباس شنا سر کلاس فیزیک بنشینیم و هی به استاد چنین کنیم… می‌گوید: آزاد هستم. بله آزاد هستی ولی حق نداری کلاس مرا به هم بزنی. حساب و کتاب دارد. عمامه من اینجاست، اگر این را دو سانت جلو بگذارم، دادگاه ویژه روحانیت مرا می‌گیرد و از تلویزیون بیرون می‌کنند. اینطور نیست که هرطور بخواهی عمامه بپوشی. ریش آزاد است ولی اینقدر ریش لازم نیست که هرکس دید… هو… این کیه؟ ریش طبیعی باشد. قیافه طبیعی باشد. صدا طبیعی باشد. روی موبایلش صدای الاغ گذاشته است. اینها مریض هستند. این دلش می‌خواهد وقتی راه می‌رود یک کسی نگاهش کند. وگرنه زنگ باقی موبایل‌ها هم صدا می‌کند، این صدایی می‌گذارد که بگویند: تلفن فلانی است. این می‌خواهد مشهور شود. اینها یک بیماری است. امام کاظم فرمود: کسانی که کار استثنایی می‌کنند یک کمبودی دارند، می‌خواهند آن کمبود را جبران کنند… مثلاً دارد می‌رود مثل بقیه برو. این موتورش را بلند می‌کند. این چرخ اول را بلند می‌کنی، حوادث که رخ می‌دهد پول بیمارستان و دکتر و پرستار و دارو و درمان و بهشت … چه کسی باید پول را بدهد که شما این تصادفی که از موتور پرت شدی را جبران کند؟ یک لحظه هوس چه بودجه‌ای گردن افراد و فامیل‌ها می‌گذارد.

خدایا به دختران ما عفاف بهتر و حجاب بهتر و به پسران ما توفیق تقوای بیشتر مرحمت بفرما. باز هم برای شادی روح حضرت معصومه صلواتی بفرستید. اگر این بحث امشب ثوابی داشت هدیه به حضرت معصومه. صلواتی بفرستید. (صلوات حضار)

«والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته»

«سؤالات مسابقه»

1- در خصوص کدام امامزاده، سه امام معصوم، توصیه به زیارت کرده‌اند؟
عبدالعظیم حسنی در شهر ری

حضرت معصومه در شهر قم

حضرت شاهچراغ در شیراز

2- امام کاظم علیه‌السلام درباره چه کسی فرمود: فداها ابوها؟

حضرت زهرا سلام الله علیها

حضرت زینب سلام الله علیها

حضرت معصومه سلام الله علیها

3- آیه 30 سوره بقره به چه امری اشاره دارد؟

جایگاه بشر در نزد خدا

خلافت انسان در روی زمین

هر دو مورد

4- آیه 86 سوره اعراف به کدام نعمت الهی اشاره دارد؟

کثرت جمعیت اهل ایمان

غلبه مؤمنان بر کافران

نجات مؤمنان و هلاکت کافران

5- آیه 30 سوره نور به چه امری فرمان می‌هد؟

کنترل زبان

کنترل چشم

کنترل گوش

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



[دوشنبه 1401-02-19] [ 07:50:00 ب.ظ ]





  نزدیکه بگم خدا پدرشو بیامرزه   ...

? #رئیسی ۱۰۰ هزار میلیارد تومن دیگر از بدهی روحانی را تسویه کرد

?دولت تنبل و پیر روحانی بجای فعال کردن تولید و حمایت از صادرات برای اداره کشور، با انتشار بیش از حد اوراق مالی و #استقراض از اشخاص حقیقی و حقوقی، هزینه‌های خود را تامین می‌کرد که تسویه آن به دوش دولت سیزدهم افتاده که با تلاش‌های رئیسی از ابتدای تحویل دولت تا امروز نزدیک  ۱۰۰ هزار میلیارد تومان از اوراق فروخته‌ شده توسط دولت قبل، تسویه شد.


✍فقط جمع کردن ویرانه های روحانی سالها کار داره
پس نگین آقا رئیسی هم کاری نکرده? #رئیسی ۱۰۰ هزار میلیارد تومن دیگر از بدهی روحانی را تسویه کرددولت تنبل و پیر روحانی بجای فعا#ل کردن تولید و حمایت از صادرات برای اداره کشور، با انتشار بیش از حد اوراق مالی و استقراض از اشخاص حقیقی و حقوقی، هزینه‌های خود را تامین می‌کرد که تسویه آن به دوش دولت سیزدهم افتاده که با تلاش‌های رئیسی از ابتدای تحویل دولت تا امروز نزدیک  ۱۰۰ هزار میلیارد تومان از اوراق فروخته‌ شده توسط دولت قبل، تسویه شدپس نگین آقا رئیسی هم کاری نکرده،بعضی ها دلشون هوای #تحقیر و صف کرده، پول در دستت، دربدر دنبال روغن و#مرغ و….?مشکلات هس ، خیلی زیادهم هس، ولی با وضعی که بانیان دیروز ومدعیان امروز مسببش بودن، یک شبه ، حل نخواهد شد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



[جمعه 1401-02-02] [ 05:18:00 ب.ظ ]






  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما